جاناتان مرغ دریایی
روزی که جاناتان را نوشتم…با خودم فکر کردم همان سه فصل تمامی داستان را میگوید و نیازی به فصل چهارم نیست، چون تقریبا بیشتر آن آسمان خالی و واژههای تاریک بود که شادی وسرزندگی را خفه میکرد. نیازی به چاپ اینها نیست…ولی نمیدانم چرا آن را نسوزاندم… و حالا… سرانجام بخش چهارم همان جایی چاپ شد که قرار بود؛ شاید حرفی هم نداشته باشد؛ این بخش زمانی نوشته شده که هیچکس از آینده خبر نداشت، و حالا ما خبر داریم.