بر اساس دوشس ملفی محمد رضاییراد بیدگل در جایی از نمایش، دوشس در لحظۀ مرگش خواهد گفت: «با این مرگ از همۀ القابم تهی میشوم و به شمایل مردمان درمیآیم.»
صدای آهسته محمد رضاییراد بیدگل در جایی از نمایش صدای آهسته مرد یا زن نمایش خواهد گفت: «تو از من گریزی نداری. من از لحظهای که چشم باز کردی با تو بودم.
فرشتۀ تاریخ محمد رضاییراد بیدگل در جایی از نمایش والتر بنیامین رو به ما خواهد کرد و خواهد گفت: «من شاید همون خاطرهای هستم که الان در لحظۀ خطر روشن میشه